سفر نامه اصفهان
اينجا اصفهان است , نصفه جهان ...
جاهاي گردشي و تاريخي زيادي دارد كه خب از نامبردن آنها به دليل ذيق حوصله ي مخاطب معذوريم ! هوايش نسبت به تهران كمي گرمتر است ! با مردمي بسيار دوست داشتني و مهمان نواز !! مردمي كه اگر از آنها آدرس بپرسيد سريعاً شما را راهنمايي كرده , نزديك ترين مسير را معرفي ميكنند !!!!!!!! [ آيكون عمراً ] از آنها ساعت كه ميپرسي به جاي 20 دقيقه به 10 ميگويند ده , بيست كم :)
مردماني كه گويا به حرف " س " علاقه ي زيادي دارند ! مردان اينجا اكثرا سبيل گذاشته و قدري پشت مو دارند ! دختران جوانشان را خودم با چشم خودم ديديم سه به سه فوتبال دروازه هندبالي بازي ميكردن آنهم آخر شب در خيابان! به مولا ! ما را هم بازي دادند :)) انگار فوتبال در خونشان است , همين كارها را كردند كه قهرماني ليگ برتر را از آن خود كرده پس نميدهند :|
علارغم قدمت , شهري است تقريبا متناسب با اصول شهر سازي نوين . شهري است با كوله باري غني از فرهنگ و تاريخ , اينجا پايتخت فرهنگي و هنري ايران است.
داشت اصل كاري را يادمان می رفت ! مردم اينجا عجيـــــــــب دست و دل بازند !!!
از آخرين باري كه ناژوان را ديده بودم ده سالي میگذشت ، آنجا را خيلي دوست میدارم زیرا بسیار خاطره دارم , اما همچنان عاشق پل خاجو ام . آنقدر آنجارا دوست دارم که به محض ورود پاچه هايم را ميزنم بالا ميروم وسطش ! اصلا يک وضعي !
يه غذايي امروز خورديم اسمش بريوني بود ! اطلاعات دقيق تر در ادامه گزارش ...
ادامه ي گزارش :
پس از كسب اطلاعات دقيق راجب بريوني صلاح ديدم چيزي نگويم :( امتحانش به عهده ي خودتان!
يك جاي به شدت باحال و با كلاس ديديم در اين سفر به نام " كوه ... " ( متأسفانه اسمش را يادم رفت! از دوستان اصفهاني تقاضا داريم در صورت اطلاع ما را ياري كنند ) ولش كنيد اسم زياد مهم نيست! چيزي بود تو مايه هاي كلكچال خودمان ! حيف كه خانوادگي رفته بوديم و دست و پايمان بسته بود و جايي براي مانور نداشتيم ! بگذريم , شما خودتان خوبيد؟ خانواده خوبند ؟ هوا چقدر گرم شده ! ... [آيكون سوت زدن]
يك كشف بزرگ هم نموديم! اطراف رود خانه موجوداتي زندگي ميكنند كه فكر كنم بوميِ اصفهان باشند! از نام محلي آنها خبر ندارم اما من آنها را مُلا پشه مينامم (برگرفته از نام افغانهاي طالبان) اين پشه ها علاقه ي شديدي به رفتن داخل چشم انسان دارند! با اين كه ميدانند ميميرند در حملاتي كاملا انتحاري چشم انسان را مورد عنايت قرار ميدهند! اما بي ناموس ها نميدانم در من چه ديده بودند بجاي چشم دماغم را هدف ميگرفتن! خدا از سر گناهانشان نگذرد :(
در اينجا گزارش خود را به پايان ميرسانم , باشد كه پند گيريد!
دو نكته ي مهم :
1. حتما از اصفهان ديدن كنيد چون واقعا ديدنيس!
2. حاضرم به شرافتم قسم یاد کنم که هيچ كجا تهران نميشود به مولا !
جاهاي گردشي و تاريخي زيادي دارد كه خب از نامبردن آنها به دليل ذيق حوصله ي مخاطب معذوريم ! هوايش نسبت به تهران كمي گرمتر است ! با مردمي بسيار دوست داشتني و مهمان نواز !! مردمي كه اگر از آنها آدرس بپرسيد سريعاً شما را راهنمايي كرده , نزديك ترين مسير را معرفي ميكنند !!!!!!!! [ آيكون عمراً ] از آنها ساعت كه ميپرسي به جاي 20 دقيقه به 10 ميگويند ده , بيست كم :)
مردماني كه گويا به حرف " س " علاقه ي زيادي دارند ! مردان اينجا اكثرا سبيل گذاشته و قدري پشت مو دارند ! دختران جوانشان را خودم با چشم خودم ديديم سه به سه فوتبال دروازه هندبالي بازي ميكردن آنهم آخر شب در خيابان! به مولا ! ما را هم بازي دادند :)) انگار فوتبال در خونشان است , همين كارها را كردند كه قهرماني ليگ برتر را از آن خود كرده پس نميدهند :|
علارغم قدمت , شهري است تقريبا متناسب با اصول شهر سازي نوين . شهري است با كوله باري غني از فرهنگ و تاريخ , اينجا پايتخت فرهنگي و هنري ايران است.
داشت اصل كاري را يادمان می رفت ! مردم اينجا عجيـــــــــب دست و دل بازند !!!
از آخرين باري كه ناژوان را ديده بودم ده سالي میگذشت ، آنجا را خيلي دوست میدارم زیرا بسیار خاطره دارم , اما همچنان عاشق پل خاجو ام . آنقدر آنجارا دوست دارم که به محض ورود پاچه هايم را ميزنم بالا ميروم وسطش ! اصلا يک وضعي !
يه غذايي امروز خورديم اسمش بريوني بود ! اطلاعات دقيق تر در ادامه گزارش ...
ادامه ي گزارش :
پس از كسب اطلاعات دقيق راجب بريوني صلاح ديدم چيزي نگويم :( امتحانش به عهده ي خودتان!
يك جاي به شدت باحال و با كلاس ديديم در اين سفر به نام " كوه ... " ( متأسفانه اسمش را يادم رفت! از دوستان اصفهاني تقاضا داريم در صورت اطلاع ما را ياري كنند ) ولش كنيد اسم زياد مهم نيست! چيزي بود تو مايه هاي كلكچال خودمان ! حيف كه خانوادگي رفته بوديم و دست و پايمان بسته بود و جايي براي مانور نداشتيم ! بگذريم , شما خودتان خوبيد؟ خانواده خوبند ؟ هوا چقدر گرم شده ! ... [آيكون سوت زدن]
يك كشف بزرگ هم نموديم! اطراف رود خانه موجوداتي زندگي ميكنند كه فكر كنم بوميِ اصفهان باشند! از نام محلي آنها خبر ندارم اما من آنها را مُلا پشه مينامم (برگرفته از نام افغانهاي طالبان) اين پشه ها علاقه ي شديدي به رفتن داخل چشم انسان دارند! با اين كه ميدانند ميميرند در حملاتي كاملا انتحاري چشم انسان را مورد عنايت قرار ميدهند! اما بي ناموس ها نميدانم در من چه ديده بودند بجاي چشم دماغم را هدف ميگرفتن! خدا از سر گناهانشان نگذرد :(
در اينجا گزارش خود را به پايان ميرسانم , باشد كه پند گيريد!
دو نكته ي مهم :
1. حتما از اصفهان ديدن كنيد چون واقعا ديدنيس!
2. حاضرم به شرافتم قسم یاد کنم که هيچ كجا تهران نميشود به مولا !
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۳/۱۲ ساعت 18:18 توسط آقای بنفش
|